شما هم لرزیدید یا نه؟

شما هم لرزیدید یا نه؟

شما هم لرزیدید یا نه؟

روزنامه آفتاب یزد- شماره 2772 -17/8/88

دیروز خبری بر روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت که قطعا هر کس آن را بخواند بر خود خواهد لرزید. نگارنده با پوزش از همه کسانی که این یادداشت را ملاحظه خواهند کرد بخشی از خبر را – که تاریخ مخابره آن، روز 16 آبان ماه می باشد – عینا نقل می کند:
    <سه روز قبل زمانی که گشت انتظامی قیام دشت، حین گشت زنی در منطقه استحفاظی خود بود به سه خودرو که در کنار جاده توقف کرده بود مظنون شد و با ورود ماموران به صحنه مشخص شد که6 نفر در حال تجاوز به یک زن در داخل خودرو هستند. به دنبال بازداشت هر 6 متهم، پرونده ای در دادسرای امور جنایی تهران به جریان افتاد... شاکی پرونده که زنی 32 ساله و خانه دار است به قاضی گفت: ساعت 7 شب در حال رفتن به سمت خانه بودم که در حوالی خیابان خاوران، راننده یک خودروی پراید برای من ایجاد مزاحمت کرد، به او توجه نکردم اما در یک لحظه، راننده از خودرو پیاده شد و با تهدید چاقو، من را سوار کرد. پس از طی مسیری، یک جوان دیگر نیز سوار خودرو شد و من را به نقطه ای متروکه در حوالی قیام دشت بردند. در آنجا دو نفر دیگر نیز به آنها ملحق شدند و در کنار جاده خاکی در داخل ماشین، اقدام به تجاوز به من کردند. وی ادامه داد: در همین حین سرنشینان یک ماشین نیز که در حال عبور از جاده بودند متوقف شدند و با معرفی خود به عنوان مامور قصد داشتند از چهار جوان اخاذی کنند که بعد از چند دقیقه، آنان نیز به 4 نفر پیوستند و من را مورد تجاوز قرار دادند.> اگر خبرگزاری نیمه دولتی ایسنا، در مخابره خبر اشتباه نکرده باشد این حادثه روز سیزدهم آبان ماه اتفاق افتاده است (سه روز قبل از 16 آبان.) 13 آبان ماه یک روز است از روزهای سال و تنها تفاوت سیزدهم آبان ماه 88 نسبت به سایر روزها، توصیف یک نماینده اصولگرای تهران نسبت به آن است. این نماینده مجلس در پاسخ به کسانی که گفته بودند چرا در آستانه سیزدهم آبان ماه فضای شهر، امنیتی شده اظهار داشته بود: <امنیتی شدن فضای شهر تهران، به خاطر حفظ جان مردم است .> با این توصیف، هر کس حق دارد سوال کند کدام غفلت مسئولان ، عده ای از اراذل و اوباش را مطمئن ساخته که می توانند از کنار خیابانی در شهر، بانویی را بربایند و برای انجام اقدام حیوانی یعنی تجاوز دسته جمعی، از فرصت کافی برخوردار باشند؟
    ممکن است مسئولان ، به دستگیری این <حیوان صفت> ها اشاره کنند. اما مروری بر این خبر نشان می دهد که از زمان ربایش این بانوی هموطن تا زمان دستگیری متهمان، زمان زیادی طی شده و آنها نه در مخفیگاه بلکه در کنار جاده، این فرصت را داشته اند که دوستان خویش را نیز برای همراهی در این تجاوز دعوت نمایند. حتی زمان کافی برای چهار متهم اول و متهمان پنجم و ششم وجود داشته که با هم به جر و بحث بپردازند و بر سر تجاوز به یک بانوی مظلوم، به توافق برسند! اما این دوره زمانی طولانی، مانع آنها نشده و نهایتاً نیز نحوه توقف خودروها در کنار جاده، موجب جلب توجه تعدادی از ماموران زحمتکش شده و متهمان در پایان اقدامات حیوانی خود – انجام تجاوز توسط همه آنها – دستگیر شده اند.
    در این خبر، یک نکته دیگر نیز وجود دارد که بایستی مورد توجه مسئولان نیروی انتظامی و متولیان امور اطلاعاتی قرار گیرد. در حادثه اخیر، دو نفر خود را به عنوان <مامور> معرفی کرده اند و نهایتا با کسب امتیاز تجاوز به یک بی گناه، با مجرمان اولیه به توافق رسیده اند! مسئولانی که تغییر چهره شهر به یک فضای امنیتی را یک الزام برای حفظ جان مردم تهران می دانند بایستی به ارزیابی این موضوع بپردازند که چه عواملی، سوء استفاده و سرقت عناوین انتظامی و اطلاعاتی را تا این حد تسهیل کرده است؟ چند ماه قبل فرمانده وقت نیروی بسیج، اعلام کرده بود در جریان ناآرامی های بعد از انتخابات، عده ای با سرقت لباس ماموران انتظامی و بسیج، مبادرت به ضرب و شتم معترضان کرده بودند تا چهره نیروهای نظامی و انتظامی ایران را تخریب نمایند. آیا واقعا کسی نباید به فکر افزایش سوءاستفاده های اینچنینی از لباس هایی باشد که برای مردم، محترم است و مشاهده آنها بایستی آرامش را به جامعه تزریق کند؟
    نگارنده مطمئن است بسیاری از مردم و مسئولان از خواندن و شنیدن خبر تجاوز 6 نفره به یک بانوی ایرانی، بر خود لرزیده اند. البته از مردم و رسانه ها، کاری ساخته نیست جز لرزیدن و هشدار دادن، در حالی که مسئولان، بایستی برای جلوگیری از تکرار این موضوعات فکری نمایند.