جایگاه حقوق بشر در اندیشه اسلامی

جایگاه حقوق بشر در اندیشه اسلامی

در نشست «فلسفه حقوق» بررسی شد

  جایگاه حقوق بشر در اندیشه اسلامی

21 آبان 1388 ساعت 14:16

مصطفی‌ محقق‌داماد، استاد حوزه فلسفه، در نشست «فلسفه حقوق» از سلسله نشست‌ها روز جهانی فلسفه،‌ مهم‌ترین چالش پیش‌ روی فلسفه اسلامی را حقوق بشر ذکر کرد و گفت: نظریه حقوق بشر بر اصل «مساوات» و «برابری» انسان‌ها استوار است. حال باید دریافت که آیا فلاسفه اسلامی نظیر ابن سینا این تفکر را صحیح می‌پندارند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، این نشست عصر دیروز (چهارشنبه) با حضور مصطفی‌ محقق‌داماد،‌ سیدمحمد سیدفاطمی، هادی وحیدخراسانی و محمد راسخ، جمعی از استادان دانشگاه و مولف حوزه حقوق در انجمن حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

در ابتدای این نشست محقق‌داماد با بیان این که «طبق تعاریفی که از فلسفه ارایه می‌شود، این علم باید قادر به پاسخگویی به مسایل و چالش‌های معاصر هر دوران باشد» گفت: ‌مسأله عمده جهان امروز نیز حقوق بشر است که دارای دامنه وسیعی است. این نظریه بر اصل مساوات و برابری انسان‌ها استوار است. در واقع انسان‌ها در وجود خارجی دارای اختلافاتی نظیر تفاوت در ظاهر و درک عقلی‌اند که آنها را به صورت اجتناب‌ناپذیری دارای امتیازاتی می‌کند. آیا این امتیازات سبب امتیازات دیگری در حقوق نمی‌شود؟ باید دید که ابن سینا چگونه به این مسایل پاسخ می‌گوید.

در ادمه سیدمحمد سیدفاطمی، نویسنده و مدرس حقوق، این موضوع که مهم‌ترین مسأله جهان اسلام در پنجاه سال گذشته، حقوق بشر است را تأیید کرد و گفت: برای دریافت نظر ابن سینا به این موضوع باید به‌گونه‌‌ای دیگر به موضوع نگریست. از هنگامی که دکارت جمله «من می‌اندیشم، پس هستم» را مطرح کرد، سرنوشت بشر نمی‌توانست به چیزی جز «حقوق بشر» منتهی شود.

وی افزود: این جمله بود که در نهایت به عقل استعلایی کانتی رسید و انسان را بر سرنوشت هنجاریش حاکم کرد،. در حقیقت انقطاع بشر از وحی به طور جدی از دکارت آغاز شد و سپس کانت این موضوع را به‌صورت سیستماتیک روشن کرد به‌گونه‌ای که انسان قادر باشد منقطع از وحی به طراحی اجتماعی زندگی خود بپردازد. اگر بخواهیم حقوق بشر را در تفکرات فیلسوفان اسلامی نظیر ابن‌رشد و ابن‌سینا بررسی کنیم، ابتدا باید دریابیم که آنان چه جایگاهی را برای عقل در طراحی اجتماعی انسان‌ها قایلند.

سیدفاطمی حقوق بشر را محصولی انسانی برشمرد و گفت: این محصول خود را پس از دکارت و «منِ استعلایی» او می‌یابد و در عقل استعلایی کانتی بازیابی می‌شود. ابن سینا عقل را به مثابه داور می‌نگرد.

مدرس و مولف حقوق ادامه داد: ابن سینا عقل استعلایی را در نظر می‌گیرد که بتواند داوری‌های اخلاقی داشته باشد و آن داوری‌ها را به نرم‌های حقوقی تبدیل کند.

در ادامه، محقق‌داماد به جریان‌های فکری پس از انقلاب کبیر فرانسه اشاره کرد و گفت: عده‌ای از صاحب‌نظران این دوران به این نتیجه رسیدند که عقل بشری قادر به حل مشکلات خود نیست و ادعای روشنگران و اصلاح‌گران مبنی بر توانایی عقل در حل مشکلات انسانی را رد کردند. حال می‌توان به بازخوانی اندیشه‌های ابن سینا پرداخت.‌ وی در کتاب‌های «اشارات» و «شفا» اصرار می‌ورزد معرفت و تفکر بشر، متصل به عقل فعال نیست. ابن سینا شناخت بشر با اتکا به عقل فعال را رد کرد. وی معتقد به استقلال بشر در تعقل بود. عقل فعال، جلوه‌ای از وحی است، بنابراین ابن سینا نقشی برای وحی در تعقل بشری در نظر نمی‌گیرد.

سیدفاطمی در ادامه گفت: بسیاری از فیلسوفان نوکانتی، ذیحق را فردی می‌دانند که بتواند حق خود را طلب کند و فردی می‌تواند حق خود را طلب کند که این موضوع را درک کند، اما معتقدان به حقوق بشر این ادعا را رد می‌کنند زیرا افرادی نظیر اطفال، ناتوانان ذهنی و بیمارانی که در کما به‌سر می‌برند، قادر به درک حق و طلب کردن آن نیستند. بنابراین حقوق بشر اکنون از انسان دوپای بیولوژیک دفاع می‌کند.

وی افزود: از هنگامی که حقوق بشر وارد دنیای اسلام شد، فیلسوفان و عالمان را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد؛ «انکاریون» که حقوق بشر را به کلی رد کردند و آن را امری غربی و کفرآمیز پنداشتند، «اعتزالیون» که به فکر تغییرات سیستمی و اجتهاد در فروع افتادند و «اصلاحیون» که به دنبال تغییر پارادایم فهم رفتند،‌ زیرا به اعتقاد آنان خانه از پای‌بست با مشکل روبه‌روست و باید فکرها را اصلاح کرد.

در ادامه هادی وحیدخراسانی، مدرس حقوق، یکی از دلایل ناکارآمدی نظام حقوقی ایران را فقدان نظریه عدالت برشمرد و گفت:‌ نمی‌توان فقه و حقوق را یکی گرفت. حقوق به دلیل درگیر شدن فقه در جزییات، از بررسی مسایل کلی بازمی‌ماند، و فقدان نظریه عدالت در حقوق منجر به تناقض‌های داخلی و گاهی تعجب‌آور است. به عنوان مثال در قانون برای فردی که قادر به پرداخت بدهکاری‌های خود نیست، مجازات زندان در نظر گرفته شده است، در حالی که بودجه‌هایی نیز برای آزاد کردن این افراد از زندان نیز اختصاص داده می‌شود. این در حالی است که تلاش برای آزاد کردن زندانی که به حکم قانون محکوم به حبس است، غیر قانونی است.

در ادامه محمد راسخ، یکی دیگر از استادان و مولفان حوزه حقوق، گفت: دو عنوان از عناوین مطرح در این جلسه قابل تردید است، زیرا مشخص نیست دارای فلسفه و حق و قانون از نوع اسلامی هستیم یا خیر؟ اگر به دنبال نسبت خود با چالش‌ها جهان امروزیم، ‌آن چالش، مفهوم قانون است.

وی افزود: مفهوم قانون پدیده‌ای است که تصور روشنی از آن نداریم. قانون مدرن زاییده دنیای مدرن است و برای حفظ این دنیا شکل گرفته است. بنابراین باید دریابیم چه اندازه از اجزای دنیای مدرن را در اختیار داریم. دو عنصر سبب تولید قانون مدرن در غرب شد؛ دولت ملی و ارزشی که واجد مفهوم و نهاد حق بود. بنابراین دنیای مدرن، دست‌کم از حیث عینی، واجد دولت ملی و ارزشی واجد مفهوم و نهاد حق است.

خبرگزاری کتاب ایران