• شماره تماس

     

  • آدرس

     

مشاهده سوالات حقوقی با برچسب " قرارداد "

سوال

با سلام ا سلام من و همسرم با سهم مساوی در سال 93 یک واحد آپارتمان پیش خرید کردیم و قرارداد را هم در محضر ثبت کردیم. بر اساس قرار داد مقرر شد که فروشنده در تاریخ مشخصی ملک را تحویل و 8 ماه بعد هم آنرا سند کند. برای تاخیر در تحویل و سند هم جریمه تعیین و در قرارداد ذکر کردیم حال بعد از گذشت 2 سال هنوز ملک تحویل نشده و کار به کندی پیش میرود . در تاریخی که برای سند مشخص شده بود به محضر مراجعه کردم و گواهی عدم حضور فروشنده گرفتم. از طریق دادگاه هم تا کنون دوبار اظهار نامه برای ایشان فرستادم. از شورای حل اختلاف هم درخواست کارشناسی ملک را کردم که کارشناس هم حضور پیدا کرد و از وضع موجود گزارش تهیه کرد اکنون فروشنده قصد دریافت وام دارد و چون بانک از محضر استعلام گرفته ، من هم باید به بانک رضایت دهم تا فروشنده بتواند وام خود را بگیرد. از آنجائیکه من قصد استفاده از وام را ندارم چون تاکنون 90 درصد قیمت ملک را پرداخته ام و فقط ثمن مربوط به تحویل و سند مانده است. مانده ام که چکار کنم میترسم با امضاء رضایت از دریافت وام توسط شریک( فروشنده ملک) در واقع به حقوق قانونی خود در دریافت جریمه دیر کرد تحویل ملک از فروشنده نرسم و یا اینکه عواقب بدتری بدنبال داشته باشد لطفا راهنمائی بفرمائید ضمنا در قرار داد پیش فروش بین من و فروشنده ذکر شده است :در صورتیکه شرایط اخذ تسهیلات بانکی فراهم گردد و در صورت تمایل خریداران به استفاده از تسهیلات ، مخارج مربوط به خرید اوراق حق تقدم یا سایر موارد مشابه بر حسب مورد و هزینه های تنظیم سند رهنی بانک وام دهنده بعهده خریداران است و پرداخت این مخارج حسب مورد به فاصله یکهفته پس از اعلام فروشنده از طرف خریداران تعهد میگردد آیا این بند دردسر ساز نخواهد شد؟ البته ذکر شده در صورت تمایل خریداران و من الان تمایلی ندارم که از وام استفاده کنم

پاسخ

با سلام و پوزش از تاخیر در پاسخ به استناد قرارداد فی مابین شما مجبور به پذیرش تسهیلات نیستید و نیاز به اجازه شما می باشد جهت حل مشکل و گریز از گرفتاری بعدی بهتر است با هماهنگی بانک واحد شما از در یافت تسهیلات معاف باشد و در رهن قرار نگیرد به این نحو که در سند رهنی واحد شما مستثنا باشد ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

سلام وقت بخیر من قراردادی سازمان بهزیستی هستم با سابقه 17 سال و امسال رای از دیوان عدالت گرفتم برای پیمانی شدن.سوال من اینه چون در سال 93 معاون حوزه ما که متاهل بودن از من خواستگاری کردن و این مسئله باعث ایجاد حرف و حدیث زیاد شد که من معترض شدم به ایشون و خواستم ازشون شکایت کنم که گفتن قصدشون خیر بوده و دیگران حرف دراوردن و من از چندتا از همکارانم که باعث حرف شده بودن بوسیله یه وکیل اظهارنامه فرستادم اداره در همین حد که قضیه جمع شد و حتی حراست یا گزینش هم منو نخواستن و بعد از این ماجرا تا الان با من دوبارهم قرارداد بسته شده یعنی طبق یکی از بندهای قرارداد طبق تائید گزینش قرارداد بسته میشه و تا الان این اتفاق افتاده. پارسال من ازدواج کردم و بدلیل همین حرف و حدیثها از همسرم جدا شدم.سوال من اینه که الان که مراحل گزینش قرار هست انجام بشه آیا بخاطر مسائلی که سال 93 بوده میتونه گزینش رد صلاحیت کنه یا به هر نحوی مانع پیمانی و اخراج و این مسائل بشه و اینکه اگر حرف این موضوع پیش اومد و اون آقا زدن زیر همه کاراشون چی ؟ و اینکه کلا به غیر از پیمانی شدن این مسئله چون مال دوسال قبله میتونه باعث اخراج و اینطور چیزا بشه با توجه به سابقه کارم.چون از اون مسئله 2سال گذشته .خواهش میکنم راهنمایی کنید

پاسخ

باسلام مطابق اظهارات جنابعالی به نظر می رسد مورد شما مشمول موارد ذکر شده در بند 4 ماده 2 قانون گزینش ( اشتهار به فساد اخلاقی و تجاهر به فسق ) و سایر بندهای ماده مذکور که ضوابط عمومی گزینش اخلاقی، اعتقادی و سیاسی را بیان نموده است نمی باشد. لکن در صورتی هم که بر خلاف این ماده شما را در گزینش رد نمودند به استناد ماده 14 قانون گزینش مذکور، می توانید در دو مرحله حداکثر تا دو ماه از تاریخ دریافت حکم به آن اعتراض نمایید. موفق باشید. ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

سرکار خانم افقهی با سلام بنده در خصوص یک چک برگشتی به مبلغ یک صد و پنجاه میلیون تومان که در همان روز موعد چک به بانک مراجعه نمودم و به علت نبود موجودی،آن را برگشت زدم، اقدام به بستن قرارداد با وکیل نمودم. عصر همان روز چک برگشتی را به و کیل تحویل دادم و نصف مبلغ حق الوکاله را هم در تاریخ 30 اردیبهشت نقدا پرداخت کردم. ضمنا همان ابتدا از وکیل خواستم با شخص مورد نظر مصالحه کند. اما ایشان گفتند: "چنین افرادی اهل مصالحه نیستند" و اقدامی برای مصالحه نکردند و گفتند "شکایت کیفری می کنیم و خسارت پولت را هم به این شکل می گیریم و نهایتاٌ مبلغ حق الوکاله و هزینه ی دادرسی را هم از متهم می گیریم و به شما برمی گردانیم." از آن تاریخ تا هفته ی گذشته، من به صورت تلفنی روند کار پرونده را از وکیل می پرسیدم، معمولاً دو هفته ای یک بار تماس می گرفتم. ایشان 11 خرداد بود که گفتند "ابلاغیه اول را فرستادیم متهم نیامد، ابلاغیه دوم را فرستادیم نیامد، حالا ابلاغیه سوم را می فرستیم" و ضمنا از همان 2،3 روز اول بنا به درخواست بنده، وکیل اظهار کرد که متهم را ممنوع الخروج کرده. (متهم تمکن مالی بسیار خوبی دارد و در طول سال ها بارها به خارج از کشور سفر می کند) در مرداد ماه بود که وکیل اطلاع داد متهم خود را به دادسرا معرفی کرده. و از شهریور ماه هر بار تماس گرفتم، ایشان گفتند: "کار پرونده ات در دادسرا تمام شده و پرونده عازم دادگاه شده" و اول آبان که تماس گرفتم، گفتند: "چون تا نیمه ی آبان قاضی رأی را در دادگاه صادر می کند، شما الان باید قسمت دوم پول حق الوکاله را در قالب یک چک بدون تاریخ بیاوری که ضمیمه ی پرونده کنیم" من هم چک را بردم. و ضمنا از منشی ایشان خواستم وکیل را ببینم، که وقتی با اصرار زیاد چند دقیقه ای به من وقت دادند، گفتند: "ممکنه در دادگاه رأی نگیری، مثلاً ممکنه {متهم} ادعا کنه که امضای پای چک، امضای خودش نیست." هفته ی گذشته که به نیمه ی آبان نزدیک شده بودیم، پسر بنده به تهران آمد و با توجه به این که وکیل در این مدت- پنج ماه و نیم- هیچ وقت ملاقاتی -به جز برای وصول حق الوکاله - به من نداده بود و هیچ مدرکی هم ارائه نمی داد، پسرم خواست تا وکیل را ببیند. بعد از تلفن های مکرر به منشی ایشان،- که گفتم پسرم آمده و می خواهد شما را ببیند- بالاخره چهارشنبه ی هفته ی گذشته نزد ایشان رفتیم. پسرم از وکیل چندین بار درخواست کرد، پرونده را ارائه دهد ولی ایشان از این کار امتناع کرد. پسرم از ایشان خواست شماره ی ارسالی ممنوع الخروجی متهم به دادستانی کل را بگوید، مجدداً ایشان پاسخ سربالا داد. پسرم پرسید: "وقتی متهم خودش را به دادسرا معرفی کرد، چه قرار تأمینی گذاشت؟" ایشان گفتند: " کفیل آورد" پسرم نام و نام خانوادگی کفیل را جویا شد ولی ایشان از پاسخ طفره رفت. و به هر گونه سؤال دیگر پسرم هم به همین شکل نامشخص پاسخ داد. دست خالی برگشتیم و پسرم 3 روز پیش، به دادسرای خارک مراجعه کرد و متوجه شدیم که پرونده خالی است و وکیل به جز ثبت شکوائیه -آن هم در تاریخ 13 آبان 92، یعنی هفته ی گذشته پس از تماس های تلفنی مکرر من که گفتم پسرم می خواهد شما را ببیند- وکیل اقدام دیگری نکرده بود و وقت نظارت برای این پرونده 16 دی 92 تعیین شده بود. 1.بنده در حال حاضر برای شکایت از این وکیل به کجا بروم؟ 2.آیا می توانم با توجه به دروغ های متعدد ایشان در 6 ماه گذشته و این که پرونده را خوابانده، ثابت کنم با متهم تبانی کرده؟ 3.بسیار برایم مهم است که اگر این جرم وکیل ثابت شود، مجازاتش چیست؟ 4.اگر دلایل و اسناد کافی برای اثبات جرم تبانی وکیل با متهم محرز نشود، بابت چنین مسامحه ای - که 6 ماه بنده را با ادعاهای دروغین فریب داده ولی اقدامی نکرده بوده- که هم به بنده ضرر مالی هم ضرر معنوی وارد کرده، قانون ایشان را به چه حرمی متهم می کند و معمولاً چه مجازاتی برای ایشان در نظر می گیرد؟ 5.دفتر وکالت ایشان در تمام قسمت ها مجهز به دوربین مداربسته بود، آیا می توانم از مراجع قانونی درخواست کنم، آن فیلم ها را به عنوان شاهدی بر ادعایم- که وکیل در جلساتش سلسله وار ادعاهای دروغ مطرح می کرده- بررسی کنند؟ 6.ضمنا با توجه به برگه ی قرارداد، این وکیل، وکیل تهران نمی باشد، اما نشانی دفترش را در تهران داده و کار خود را در تهران تمرکز داده، مجازات این جرم از نظر کانون وکلا چیست؟ 7. اگر نتوانم از فیلم های دفتر ایشان به عنوان شاهد دروغ ها و فریب های ایشان استفاده کنم، آیا شهادت پسرم مورد قبول واقع می شود؟ بنده بسیار سر در گم هستم. متهم سرمایه ی بازنشستگی و کار یک عمر مرا به عنوان این که در کاری سودآور به کار ببرد،از بنده گرفت و متأسفانه مشخص شد کلاهبردار بوده، در نتیجه به قانون پناه بردم، اما وضعیت همان طور که ملاحظه می کنید، بسیار پیچیده تر شده. بدون شک راهنمایی و مشاوره ی شما برایم بسیار مفید خواهد بود. با احترام مریم و.

پاسخ

باسلام بدوا به شما توصیه می کنم که به وکیل خود مراجعه و از ایشان توضیح عمل ارتکابی را بخواهید . اگر نتیجه لازم را اخذ نکردید از طریق ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

سلام، اینجانب در تاریخ 20/2/91 آپارتمان خود را در تهران با قیمت 65000000 تومان در یک مشاور املاک قولنامه کردم. در آن زمان نیز مشاور املاک مربوبطه با دروغ و جوسازی سعی در پایین آوردن ارزش ملک و متقاعد ساختن بنده به فروش آن داشت پس از یک هفته همان مشاور املاک آپارتمان بنده را به قیمت 73000000 تومان به شخص دیگری فروخت با توجه به اینکه بنده از طریق این مشاور املاک و شخص خریدار فریب خورده ام و ضرر کرده ام : 1- آیا امکان فسخ مبایعه نامه برای بنده وجود دارد (برا ی فسخ در مبایعه نامه 25 درصد ارزش ملک به عنوان خسارت در نظر گرفته شده است) 2- آیا می توانم از مشاور املاک مربوطه به دلیل جوسازی و دروغ و فریب اعلام شکایت نمایم ضمنا ملک مورد نظر هنوز تحویل خریدار نشده و در رهن مستاجر است و طبق مبایعه نامه باید تا 20/ 3/91 تخلیه و تحویل گردد. در ضمن خریدار مربوطه در صدد گرفتن وام 20 میلیونی اوراق تسهیلات برای ملک مورد نظر است.

پاسخ

درصورتیکه در مبایعه نامه ی شما عبارت ( اسقاط کافه خیارات اعم از غبن ولو غبن فاحش ) یا امثال آن ذکر نگردیده شما می توانید با ارسال یک ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام احتراما جهت خانه ای که در یک مجتمع 144 واحدی در سال 86 خریداری شده درخواست الزام به فک رهن و تنظیم سند داده شده است ملک مزبور توسط سازنده در سال 76 طی قرارداد مشارکت مدنی با بانک مسکن در رهن قرار گرفته و در حال حاضر فاقد سند بوده و تفکیک شده نیز نمی باشد ضمنا اینجانب هیچ بدهی به بانک و یا سازنده ندارم سررسید وام سال 81 بوده است در حال حاضر کل بدهی به بانک 240 میلیون تومان می باشد آیا می توان در لایحه به دادخواست اضافه نمود که با توجه به اینکه سررسید وام به سر آمده و بانک طبق متن ذیل (ضوابط بانک) جریمه را نیز به بدهی های سازنده اضافه نموده است چنانچه تسهیلات‌گیرنده در سررسید قرارداد مشارکت نسبت به خرید سهم بانک اقدام ننماید، مبلغ جریمه دیرکرد ناشی از تاخیر از تاریخ سررسید قرارداد تا تسویه سهم بانک از شراکت محاسبه شده و به همراه ارزش سهم‌الشرکه بانک در سررسید از شریک دریافت می‌شود. مبلغ جریمه دیرکرد ناشی از تاخیر با نرخ حداقل نرخ سود مورد انتظار + 6 درصد محاسبه می شود. بنابراین دین عینی تبدیل به دین حال شده و عقد رهن در حال حاضر باطل بوده و صرفا جنبه تشریفاتی دارد لذا درخواست می شود نسبت به تعیین سهم واحد مربوطه (از بدهی سازنده) اقدام و پس از واریز مبلغ به بانک واحد مربوطه با حکم دادگاه منفک از رهن (که فی الواقع جنبه تشریفاتی دارد) گردد لازم است که سازنده طی نامه ای به بانک لیست بدهکاران بابت واحدهای مجتمع را اعلام نموده است بعبارت دیگر سازنده میزان مطالبات بابت مجتمع (از تعدادی از واحدها ) را به بانک اعلام نموده است

پاسخ

با سلام یک) طبق ماده 873 قانون مدنی بانک را که مرتهن نامیده می شود نمی توان ملزم به قبول بخشی از طلب خود نمود دو) عقد رهنی که صحیحاً ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام بنده در سال 79یک قطعه زمین 9 جریبی به همراه2 ساعت و نبم آب از پدرم طبق مبایعه نامه با مبلغ معین و حدود معین خریدم و بیش از 10سال است که در تصرف من است و چند سال پیش اداره منابع طبیعی زمین آن را به من فروخته است. پدرم در سال 88فوت مینماید.پس از فوت پدر یکی از برادرانم برگه ای را که معلوم نیست چگونه بدست آورده و چه کارهایی کرده، علیه بنده دادخواستی میدهد. مفاد برگه ای که تهیه کرده است به قرار زیر میباشد: "اینجانب ع. سکوت مالک و متصرفی 3ساعت و 20 دقیقه آب از 1500 سهم مجاری چاه موتوری و قطعه زمین 4 جریبی با حدود...تمامی آن را واگذار و فروختم به پسرانم به نامهای الف ،ب وج . هریک نسبت به آب مجاری مذکور و4جریب زمین که منافع آن مدام العمر با پدر خریداران میباشد وهیچ کس دیگر حق و حسابی با خریداران چه در حیات و چه در بعد از فوت نخواهد داشت-برگه بتاریخ 1369" {در پای برگه امضای هیچ یک از به اصطلاح خریداران نمیباشد.} به فرض محال که برگه فو ق صحت داشته باشد : 1-پدرم 20 سال پیش کل زمین 4جریبی با نیم ساعت آب آن را به شخص ثالثی فروخته و خود خواهان هم تاکنون هیچ گونه اعتراضی ننمموده.( لطفا در این مورد بیان فرمایید) 2-در مورد انکار و تردید نسبت به برگه ی سال 69 بیان فرمایید و اثبات اثر انگشت متوفی با خواهان است یا خوانده. 3-بنده که به اصطلاح یکی از خریداران میباشم هیچ گونه اطلاعی از آن برگه نداشته و نمیدانم چگونه نام من بعنوان خریدار ذکر شده است. آیا برگه فوق با توجه به معنی و مفاد آن انجام عقدی را به اثبات میرساند (منظور برگه سال69)قانون در این باره چه میگوید. 4-خواهان حدود 6ماه پیش اقدام به تهیه استشهادیه دشتی نموده و در آن ذکر کرده که مرحوم پدرمان مالک 3 ساعت و 20 دقیقه آب چاه موتوری بوده که بموجب برگه واگذاری 69، بین ما سه نفر برادر بالسویه تقسیم کرده . این جمله "بالسویه تقسیم کرده"چه چیزی را میرساند ؟ وعنوان کرده اینک 2ساعت و 30دقیقه آن در تصرف بنده است و زمینی که در تصرفش میباشم با همین آب احیا شده است. (زمین جدید را منابع طبیعی به بنده فروخته است) (لطفا در این مورد بیان فرمایید) ضمنا خواهان در دادخواست خود قید کرده که پدرم نیم ساعت آب را به شخص ثالث فروخته و مابقی را با 4جریب زمین بین سه برادر بالسویه فروخته است (ذکری از مبلغ نشده)آیا تناقضی بین دادخواستش و برگه سال 69 و استشهادیه وجود ندارد؟ لطفا اینجانب را راهنمایی فرمایید. باتشکر

پاسخ

باسلام 1- طبق ماده 339 قانون مدنی "پس از توافق بایع و مشتری در مبیع و قیمت آن، عقد بیع به ایجاب و قبول واقع می‌شود. ممکن است ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

باسلام . پیروسوال قبلی فروشنده یکباب منزل مسکونی به اینجانب درقبال دریافت کل ثمن پس ازاینکه منزل را تسلیم وبه تصرف بنده درامد .بادریافت اظهارنامه رسمی ازطرف بنده مبنی برانتقال سندرسمی منزل فروخته شده به بنده . ایشان با فروشنده قبلی منزل که باهم قرابت سببی نزدیک دارند . به راهنمایی ( یک وکیل که فعلا درحالت تعلیق ازکار میباشد ) و نام نمیبرم . یک قرارداد معاوضه صوری باقید خیار شرط ( شرطی که علی الااطلاق نامبردگان را درفعل حرام رخصت دهد ) وخلافا تاریخ صدر قرارداد را مقدم برمبایعه نامه بنده جهت تاثیر درعمل حقوقی قید میکنند . و باهدف حیله وتقلب به قانون در جهت ابطال مبایعه نامه بنده اقامه دعوی که دادگاه بدوی حکم به صوری بودن قراردادمذکور میدهد . ولی دادگاه تجدیدنظر به خاطر وابستگی فامیلی با وکیل مذکور پرونده را 20 روزه بدون رسیدگی قضایی به استناد شرط بی مدت درقرارداد و بانادیده گرفتن قواعد فقهی لاضرر وغیرو رای بدوی را نقض وحکم به ابطال قراردادمعاوضه ونهایتا مبایعه نامه بنده که هیچ نقش واطلاعی ازمعاوضه نداشته ام صاد مینماید . حال فروشندگان جهت اکل مال بالباطل وبه استناد رای تجدیدنظر مبیع را که درتصرف بنده میباشد وهیچگونه بدهکاری ندارم مطالبه نموده اند . واکنون (1 ) بنده علیه شهود قرارداد که دردادگاه بدوی شهادت کذب دادند رای شهادت کذب انهارا گرفته ام . ( 2 ) یکفقره چک در متن قرارداد مذکور باشماره ومبلغ قید وبین معاوضین رد و بدل شده که با استعلام از بانک چک مندرج درمتن قرارداد درتایخ تنظیم وجود نداشته وطبق استعلام یکماه بعداز تاریخ مبایعه نامه بنده بانک تحویل صاحب حساب نموده وبامبلغ بسیار فاحش نسبت به مبلغ مقید در قراردا د دوسال بعد ازبانک وصول شده که موضوع حکایت از جعلی بودن تاریخ صدر معاوضه نامه دارد ( مستند رای تجدیدنظر ) که مدارک فوق به دادگاهی که مبیع را خواسته اند ارایه شده .اکنون میتوانم علیه متعاقدین قراردادصوری دادخواست حیله وتقلب به قانون وسوء استفاده ازحق قراردادی با تامین خواسته ( ملک خریداری شده ) به همین دادگاه ارایه دهم ؟ لطفا راهنمایی نظر ودستور سرکارخانم دراین موضوع سرمشق خواهد بود . باتشکرفراوان

پاسخ

‌با سلام شما می توانید به استناد مواد قانونی که عینا ذیل مطالب خود ذکر می نمایم و مدارکی که ذکر نمودید شکایت کلاهبرداری و تبانی برای بردن مال غیر مطرح ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام اینجانب منزلی راطبق مبایعه نامه با دادن کل ثمن خریداری وفروشنده قبلی منزل نیز حضورداشت وذیل مبایعه نامه بنده را امضاء نمود پس ازتحویل منزل بدلیل تعلل درانتقال سند رسمی بنده اظهار نامه ای ارسال واز فروشنده مطالبه انتقال سند نمودم . فروشندگان که باهم قرابت سببی نزدیک دارند. فروشندگان بانیت سوء وتضییع حقوق بنده برای تملک عین فروخته شده وفرار ازادای دین ضمن تبانی ومانورمتقلبانه وبا حیله وتقلب به قانون اقدام به تنظیم قراردادمعاوضه باشرط بی مدت وجعلی قراردادن تاریخ صدر ( مقدم برمبایعه نامه بنده ) نموده اند .شرطی که علی اطلاق درامر حرام به انها رخصت دهد .لذا به استناد معاوضه نامه اقامه دعوی نمودند که دادگاه بدوی ضمن رد دعوی فروشندگان حکم به صوری بودن قرارداد صادرنمود . ولی دادگاه تجدیدنظر رای بدوی رانقض وضمن ابطال قرارداد معاوضه معامله قانونی بنده رانیز ابطال نمود( 10 روزه ) سپس فروشندگان به استناد رای تجدیدنظر خواهان استرداد مبیع شده اند وبنده را بعنوان ثالث جلب دادرسی نموده ودادگاه اخیر بامدارک مکشوفه جدید که با لایحه ارایه نموده ام ( دادنامه شهادت کذب شهود قراردادمعاوضه و استعلام بانک ) که شماره چکی که درقرارداد بین متعاقدین رد وبدل شده دران تاریخ بانک تحویل صاحب حساب نداده بوده وبه موجب استعلام بانک چک مقید درقراردادرا بعداز تاریخ معامله اینجانب ازبانک تحویل گرفته اند . چند نوبت وقت احتیاطی داده حال بنده میتوانم دراین دادگاه دادخواست حیله وتقلب به قانون باقراردادصوری وتامین دلیل ( موضوع منزل خریداری شده ) وجعل درتاریخ تنظیم معاوضه نامه را ارایه دهم . لطفا راهنمایی بفرمایید .درغیر اینصورت چه اقدامی میتوانم انجام دهم ؟ تازمان اعاده دادرسی . باکمال تشکر

پاسخ

لطفا در یک متن تکمیلی توضیح دهید که دادگاه تجدیدنظر به چه استنادی حکم به ابطال قرارداد شما و قرارداد ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام، شخصی بصورت بورسیه دکتری و به دلیل پرداخت شهریه دانشگاه ازاد در مقطع دکتری عضو هیات علمی رسمی ازمایشی دانشگاه ازاد اسلامی شهرستان میباشد.یعنی تعهد دارد تا 2 برابر مدت تحصیل در این دانشگاه خدمت نماید.این شخص بدلیل حقوق اندک دانشجویان بورسیه در حین تحصیل در یکی از نهاد های دولتی نیز استخدام رسمی و عضو هیات علمی در تهران میشود. دانشگاه ازاد اسلامی طی نامه ای از این نهاد دولتی درخواست کرده تا به دلیل استخدام در ان واحد دانشگاهی با نامبرده شاغل در نهاد دولتی تسویه حساب نماید. سوال بنده اینست که با توجه به اینکه بر اساس اصل 141 قانون اساسی دو شغله بودن مخصوص اشتغال در نهادهای دولتی است و نیز سمتهای اموزشی در دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی از این حکم مستثنی هستند و نیز اینکه دانشگاه آزاد اسلامی اساسا دولتی نیست تا موضوع اصل 141 قانون اساسی قرار گیرد ایا این درخواست دانشگاه از نهاد دولتی جنبه قانونی دارد و نهاد دولتی ملزم به تسویه حساب با فرد مذکور است؟خواهشمندم بفرمایید از نظر حقوقی چه تحلیلی بر این موضوع وجود دارد و این استاد دانشگاه چه عملی باید انجام دهد.با احترام ،دکتر نوریان

پاسخ

استدلالتان در جایی کاربرد دارد که اصل آزادی و حاکمیت اراده ها نباشد . حسب ماده 10 قانون مدنی قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقدنموده‌اند، در صورتی که ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام و خسته نباشید. اینجانب خانه نوسازی را در آذر ماه 89 به صورت مباعی نامه خریداری نمودم. سپس در تاریخ 15 دی ماه با دادن چک تضمینی به فروشنده از وی تحویل گرفته و به مستاجر اجاره دادم. و در تاریخ 25 دی سند محضری زدیم و تمام شد. مستاجر در تاریخ 15 اسفند با اینجانب تماس گرفت مبنی بر اینکه خانه دچار آتش سوزی شده است. مستاجر زمان آتش سوزی در خانه نبوده است و بنابر نظر آتش نشانی به دلیل اتصال سیم بوده. از آنجا که خسارت وارده بسیار سنگین بوده است و حدود 5 میلیون تومان به مستاجر و حدود 6 میلیون تومان به اینجانب خسارت وارد شده است مستاجر شکایتی به شورای حل اختلاف داد مبنی بر دریافت ضرر و زیان وسایلش . کارشناس رسمی هم تنها در نامه ای که به دادگاه ارائه داد و در پرونده بود باز هم علت آتش سوزی را اتصال سیم معرفی نمود و به دلیل اصلی آن که آیای این اتصال سیم به دلیل سهل انگاری مستاجر بوده و یا به دلیل استفاده سازنده از وسایل نامرغوب هیچ اشاره ای ننمودند. نتیجه شورای حل اختلاف هم این شد که پرونده مختومه اعلام شده است و شاکی یعنی مستاجر هیچ تاوانی نمیتواند از اینجانب بگیرد. و اینجانب نیز هزینه خانه سوخته را خودم باید بدهم! حال سوال من این است با توجه به اینکه من خانه ای نوساز را خریداری نموده ام و نظریه کارشناسی نیز تنها دلیل حادثه را اتصال سیم برق عنوان نموده است برای دریافت ضرر و زیان از چه کسی باید شکایت کنم؟ از مستاجر یا سازنده؟ همچنین طی تماسی که با سازنده داشتم ایشان عنوان کردند که در صورتی که شما از اینجانب شکایت نمایید من هم از شما به دلیل اعاده حیثیت شکایت خواهم کرد. آیا واقعا سازنده هیچ مسئولیتی در قبال اینگونه مسائل ندارد؟ با توجه به اینکه بر اثر رای شورای حل اختلاف مستاجر هیچ حقی جهت دریافت ضرر و زیان وسایل از اینجانب ندارد آیا من میتوانم تا پایان قرارداد صبر نموده و پس از آن مبلغ خسارت را از پیش پول ایشان کم نموده و مابقی را به ایشان تحویل دهم یا از ایشان شکایت نمایم؟ یا در این صورت ایشان دوباره از من شکایت می نمایند؟ با تشکر

پاسخ

شما میبایست از کارشناس رسمی دادگستری به وسیله یک تامین دلیل در خواست نمایید مقصر و در واقع میزان و درصد تقصیر در خسارات وارده را مشخص نماید تا بتوانید ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

سلام. حدود 5 سال پیش امتیاز تعاونی مسکن خودم را به فردی فروختم. آن زمان که فروختم فکر کنم حدود 3میلیون و پانصد هزار تومان معامله شد که بعدا فهمیدم مبلغ بسیار پایینی بوده و در حقیقت من فریب خورده بودم. من به ایشان وکالات محضری بلا عزل دادم اما هیچ قرارداد یا قولنامه دیگری نوشته نشد. از اهمان مبلغ ابتدایی 120 هزار تومان باقی ماند که قرار شد در هفته بعد پرداخت کنند اما در همه ی این 5 سال با امروز و فردا کردن پرداخت نشد و د رحقیقت معامله کامل انجام نشد. از طرفی اکنون خانه ساخته شده اما سند زده نشده. چند روز پیش برای گرفتن وام ، بانکی که قرار بود وام بدهد استعلام کرد و به دلیل وجود اقساط معوقه وام بانکی وام به بنده پرداخت نشد. موضوع را پیگیری کردم و متوجه شدم خریدار امتیاز بر اساس وکالتی که داده بودم وام گرفته به نام من اما اقساط را پرداخت نکرده ، البته در وکالتنامه امده بود که ایشان می تواند از وام استفاده کند. حالا با توجه به مسائلی که گفتم و مشکلات شخصی دیگری که بین ما وجوددارد آیا میتوانم وکالت داده شده را باطل کنم و از زدن سند واحد مسکونی به نام ایشان جلوگیری کنم؟

پاسخ

در حال حاضر کاری از دست شما در اینخصوص ساخته نیست و به علت وکالت بلاعزلی که داده اید ...

مشاهده پاسخ کامل



سوال

با سلام بنده حدود 5 ماه قبل اتومبیل خود را بصورت قولنامه ای به یکی از همکاران فروختم و در قبال اون یک فقره چک درافت کردم. مبلغ قراداد در قولنامه 6 میلیون تومان درج گردید و مبلغ 5 میلیون و 700 هزار ریال چک بانکی از ایشان دریافت کردم ولی چون ایشان از همکاران بنده بود و نسبت به ایشان آشنایی داشتم در قرارداد هیچ اشاره ای به 300 هزارتومان باقیمانده نکردم و قرار شد بعداً نقداً تحویل بگیرم. از طرف دیگر شفاهاً قرار شد که هزینه سند به پای خریدار باشد اما باز هم بدلیل آشنایی در قولنامه هیچ اشاره ای به آن نکردم. در قرارداد هیچ اشاره ای به حضور در دفترخانه برای ثبت سند نشد. به خریدار وکالت فک رهن پلاک دادم تا تعویض پلاک انجام دهد؛ که انجام شد. همچنین خریدار مایل است اتومبیل بنده را بصورت قولنامه ای نگه داری کند تا در آینده به شخص دیگری بفروشد. اما مشکل از اینجا آغاز شد که همکارم (خریدار) از پرداخت مابه التفاوت (300 تومان) طفره رفته و مایل به پرداخت آن نیست و بعد از گذشت 5 ماه میگوید که هزینه سند بپای فروشنده است. حال سوال بنده این است که چطور میتوانم 300 تومان باقیمانده را پس بگیرم و هزینه سند را ندهم؟ همچنین میخواستم بدانم که از آنجایی که هنوز سند بنام بنده است اگر خریدار اتومبیل بنده را به فروش بگذارد آیا بنده مکلف به پرداخت هزینه سند میشوم یا اینکه طبق قولنامه مالک قانونی خریدار است و خریدار باید آن را پرداخت کند؟ و سوال آخر اینکه وجاهت قانونی قولنامه چقدر است؟ آیا در صورتی که من هزینه سند را ندهم خریدار میتواند معامله ای را که 5 ماه قبل انجام شده بود را بهم بزند و طلب پولش را کند؟ اگر اینطور است پس تکلیف کاهش ارزش خودرو و استهلاک آن در این مدت چه میشود؟ باتشکر محسن سلحشور

پاسخ

با سلام عرفا هزینه انتقال سند بر عهده فروشنده است و شما هزینه انتقال سند را باید یک بار، پرداخت نمایید چه انتقال ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام و عرض احترام و ادب خدمت شما ، خواهشندم به سوالات اینجانب پاسخ فرمایید که راهنمایی شما گره بزرگی از کار اینجانب باز خواهد نمود ، با سپاس مجدد . سوال1 : با توجه به موارد زیر : 1-1- همانطور که در ماده 1 قانون مالک و مستاجر سال 1356 باآن اشاره میشود قرارداد رسمی و عادی و یا روابط استیجاری بدون سند شامل آن قانون میشوند 1-2- از طرفی در ماده واحده سال 1365 قید گردیده که کلیه اماکن استیجاری که با سند رسمی بدون دریافت هیچگونه سرقفلی و پیش پرداخت به اجاره واگذار میشود ،در راس انقضاء مدت اجاره مستاجر موظف به تخلیه آن میباشد ، 1-3- و درماده 1 قانون سال 1376 آمده : از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، اجاره کلیه اماکن اعم از مسکونی ، تجاری، محل کسب و پیشه، اماکن آموزشی، خوابگاههای دانشجویی و ساختمانهای دولتی و نظایر آن که با قرار داد رسمی یا عادی منعقد می شود تابع مقررات قانون مدنی و مقررات مندرج در این قانون و شرایط مقرر بین موجر و مستأجر خواهد بود. 1-4- ضمنا طبق بند 3 ماده 2 آئین نامه اجرائی قانون روابط موجر و مستاجر سال 1376 نیز آمده : روابط ناشی ازصلح منافع یا هرعنوان دیگرونیزتصرفات برحسب تراضی شفاهی با موجربه عنوان اجاره مشمول مقررات این قانون نمی باشد . با نوجه به موارد فوق در صورتیکه فردی هم اکنون ملکی را بدون قرارداد و بصورت شفاهی به اجاره بگیرد آیا شامل قانون روابط مالک و مستاجر سال 1356 میشود یا خیر ؟ سوال2 : آیا در حال حاضرامکان اجاره ملک تجاری که شامل قانون مالک و مستاجر سال 1356شود وجود دارد ، چطور ؟

پاسخ

با سلام خیر در حال حاضر کلیه ی قرارداد های اجاره از شمول قانون موجر ومستاجر مصوب 1356 خارج می باشد و در صورتیکه ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام دو ماه است از نمایندگی سایپا، کامیونت کاویان شش تن بصورت نقدی خریداری کرده ام و تاکنون هیچگونه مدارک و پلاک آن نیامده است آیا میتوانم شاکی شوم و درخواست غرامت کنم و اگر شکایت کنم چه مدت طول می کشد تا به نتیجه برسم؟ مدت قانونی ارسال مدارک بعد تحویل کامیون چه مدت است لطفا کامل توضیح دهید

پاسخ

باسلام آیا در قرارداد و بیعنامه شما زمان مدارک و پلاک ذکر شده است؟ و آیا تا کنون پاسخی به این سوال شما از طرف سایپا داده شده است؟ پس از ارسال پاسخ از طرف شما ، موضوع را کاملا توضیح می دهم.( لطفا در صورت وجود بند خاصی در قرارداد آنرا به صورت کامل بیان کنید) ...

مشاهده پاسخ کامل