• شماره تماس

     

  • آدرس

     

مشاهده کلیه سوالات مرتبط با مشاوره حقوقی با وکیل با کد رهگیری 59021314

سوال

با سلام بنده مالک یک ساختمان مسکونی و چهار مغازه که در پایین همین ساختمان قراردارد می باشم. ابتدا شروع به ساخت مغازه ها نمودم و به دلیل مشکلات مالی قسمت مسکونی را رها کردم در آن سالها دو باب از مغازه ها را (سال87) به دو نفر اجاره و رهن داده بودم که مبلغ رهن هر دو مغازه که در کنار یکدیگر بود 5 میلیون تومان در مجموع می شد داماد بنده قصد نمود مغازه ی فروش پوشاک تاسیس نماید فلذا به حقیر پیشنهاد نمود این دو مغازه را بعد از اتمام اجاره، به یک مغازه تبدیل شود (به علت کوچک بودن) و در اختیار ایشان بگذارم که به ایشان عنوان نمودم مبلغ رهن دو مغازه را به مستاجرین پرداخت نماید و از مغازه استفاده کند (شایان ذکر است به دلیل روابط خانوداگی،رفاقت و رودربایستی اجاره نامه ایی به صورت مکتوب تنظیم نگردید و در این سالها نیز مبلغ اجاره نیز از ایشان دریافت ننمودم) پس از یک سال ایشان پیشنهاد نمود که از طریق مغازه ای که در آن قرار داشت راهی به سمت زیرزمین ساختمان ایجاد گردید و عملا زیرزمین تبدیل به مغازه گردد که با موافقت شفاهی حقیر ایشان دست به کار شد و راهی را به زیرزمین ساختمان ایجاد و عملا مغازه بالا تبدیل به راهرویی برای ورود به مغازه پایین گردید(نکته قابل تامل اینکه بدلیل اینکه ساختمان و زیرزمین در حالت سفت کاری بود داماد بنده تمام هزینه های ساخت زیرزمین و تجهیز آنجا را خود متقبل گردید و حقیر نیز در ذهن خود در نظر گذراندم که هزینه های انجام شده از جانب ایشان را بعدا به ایشان پرداخت نمایم و ایشان نیز متعاقبا در ذهن خود اینگونه در نظر داشتند که هزینه های انجام شده برای ساخت زیرزمین به عنوان رهن مغازه به مدت چند سال محسوب گردد و حال آنکه هیچگونه صحبتی بین ما در مورد اجاره و رهن زیر زمین به دلیل رفاقت و روابط خانوادگی با یکدیگر رد و بدل نگردید و در مدت دو سال هیچگونه مبلغی دلایلی که قبلا ذکر شد از ایشان دریافت ننمودم تا اینکه پس از دو سال ایشان به دلایلی ورشکسته گردید و مجبوریم شدیم همان مغازه (زیرمین) را به شخص دیگری به مدت سه سال اجاره و رهن دهیم و مبالغ حاصل از آن را به طلبکاران تحویل نماییم پس از اتمام سه سال و خارج شدن مستاجر تصمیم به بستن مغازه و تبدیل آن به زیرزمین مسکونی را نمودم که همین امر باعث ایجاد اختلاف بین حقیر و دامادمان گردید ایشان ادعا دارد به دلیل اینکه مخارج ساخت زیرزمین را پرداخت نموده مغازه (زیرزمین) کماکان در اجاره و رهن ایشان می باشد و بنده می بایست برای بستن مغازه و تبدیل آن به زیرزمین از ایشان کسب اجازه می نمودم و اینکار بنده مصداق تصرف در مال ایشان می باشد، از طرفی بنده نیز با توجه به اینکه مالک آنجا می باشم و مغازه زیرزمین 5 سال در اختیار ایشان بود و در این مدت تمام درآمد آن برای ایشان بوده و از طرفی هیچگونه صحبتی با ایشان در خصوص اجاره و یا رهن آن نزدم نظر ایشان را قبول ندارم. سوالات: 1- آیا ادعای داماد بنده در خصوص رهن و یا اجاره مغازه زیرزمین صحیح می باشد و بنده باید از ایشان برای بستن مغازه اجازه می گرفتم یا نه؟و آیا با اینکار بنده دین شرعی و یا قانونی به ایشان دارم یا خیر؟ 2-از دیگر ادعاهای ایشان این است که با ابتکار ایشان کاربری زیرزمین(160متر) از مسکونی به تجاری تبدیل گشته و متعاقبا، قیمت آن چندین برابر گشته بنابراین می بایست مالک بخشی از زیرزمین باشند،حال سوال این است که به لحاظ قانونی این ادعا درست می باشد. 3-با توجه به اینکه هزینه ساخت زیرزمین را داماد بنده در حدود 8 سال پیش پرداخت نموده و از طرفی 5 سال به صورت مجانی از زیرزمین استفاده نموده، در صورت پرداخت هزینه ساخت به دامادم آیا می بایست مجموع هزینه 8 سال قبل را پرداخت نمایم و یا هزینه روز ساخت زیرزمین را به ایشان پرداخت نمایم.خواهشمندم اگر راه حل قانونی وجود دارد راهنمایی فرمایید.

پاسخ

بسمه تعالی.در پاسخ به سوال فوق، معروض می‌دارد،نظر به اینکه هیچگونه قراردادی اعم از صلح ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام ا سلام من و همسرم با سهم مساوی در سال 93 یک واحد آپارتمان پیش خرید کردیم و قرارداد را هم در محضر ثبت کردیم. بر اساس قرار داد مقرر شد که فروشنده در تاریخ مشخصی ملک را تحویل و 8 ماه بعد هم آنرا سند کند. برای تاخیر در تحویل و سند هم جریمه تعیین و در قرارداد ذکر کردیم حال بعد از گذشت 2 سال هنوز ملک تحویل نشده و کار به کندی پیش میرود . در تاریخی که برای سند مشخص شده بود به محضر مراجعه کردم و گواهی عدم حضور فروشنده گرفتم. از طریق دادگاه هم تا کنون دوبار اظهار نامه برای ایشان فرستادم. از شورای حل اختلاف هم درخواست کارشناسی ملک را کردم که کارشناس هم حضور پیدا کرد و از وضع موجود گزارش تهیه کرد اکنون فروشنده قصد دریافت وام دارد و چون بانک از محضر استعلام گرفته ، من هم باید به بانک رضایت دهم تا فروشنده بتواند وام خود را بگیرد. از آنجائیکه من قصد استفاده از وام را ندارم چون تاکنون 90 درصد قیمت ملک را پرداخته ام و فقط ثمن مربوط به تحویل و سند مانده است. مانده ام که چکار کنم میترسم با امضاء رضایت از دریافت وام توسط شریک( فروشنده ملک) در واقع به حقوق قانونی خود در دریافت جریمه دیر کرد تحویل ملک از فروشنده نرسم و یا اینکه عواقب بدتری بدنبال داشته باشد لطفا راهنمائی بفرمائید ضمنا در قرار داد پیش فروش بین من و فروشنده ذکر شده است :در صورتیکه شرایط اخذ تسهیلات بانکی فراهم گردد و در صورت تمایل خریداران به استفاده از تسهیلات ، مخارج مربوط به خرید اوراق حق تقدم یا سایر موارد مشابه بر حسب مورد و هزینه های تنظیم سند رهنی بانک وام دهنده بعهده خریداران است و پرداخت این مخارج حسب مورد به فاصله یکهفته پس از اعلام فروشنده از طرف خریداران تعهد میگردد آیا این بند دردسر ساز نخواهد شد؟ البته ذکر شده در صورت تمایل خریداران و من الان تمایلی ندارم که از وام استفاده کنم

پاسخ

با سلام و پوزش از تاخیر در پاسخ به استناد قرارداد فی مابین شما مجبور به پذیرش تسهیلات نیستید و نیاز به اجازه شما می باشد جهت حل مشکل و گریز از گرفتاری بعدی بهتر است با هماهنگی بانک واحد شما از در یافت تسهیلات معاف باشد و در رهن قرار نگیرد به این نحو که در سند رهنی واحد شما مستثنا باشد ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

سلام وقت بخیر من قراردادی سازمان بهزیستی هستم با سابقه 17 سال و امسال رای از دیوان عدالت گرفتم برای پیمانی شدن.سوال من اینه چون در سال 93 معاون حوزه ما که متاهل بودن از من خواستگاری کردن و این مسئله باعث ایجاد حرف و حدیث زیاد شد که من معترض شدم به ایشون و خواستم ازشون شکایت کنم که گفتن قصدشون خیر بوده و دیگران حرف دراوردن و من از چندتا از همکارانم که باعث حرف شده بودن بوسیله یه وکیل اظهارنامه فرستادم اداره در همین حد که قضیه جمع شد و حتی حراست یا گزینش هم منو نخواستن و بعد از این ماجرا تا الان با من دوبارهم قرارداد بسته شده یعنی طبق یکی از بندهای قرارداد طبق تائید گزینش قرارداد بسته میشه و تا الان این اتفاق افتاده. پارسال من ازدواج کردم و بدلیل همین حرف و حدیثها از همسرم جدا شدم.سوال من اینه که الان که مراحل گزینش قرار هست انجام بشه آیا بخاطر مسائلی که سال 93 بوده میتونه گزینش رد صلاحیت کنه یا به هر نحوی مانع پیمانی و اخراج و این مسائل بشه و اینکه اگر حرف این موضوع پیش اومد و اون آقا زدن زیر همه کاراشون چی ؟ و اینکه کلا به غیر از پیمانی شدن این مسئله چون مال دوسال قبله میتونه باعث اخراج و اینطور چیزا بشه با توجه به سابقه کارم.چون از اون مسئله 2سال گذشته .خواهش میکنم راهنمایی کنید

پاسخ

باسلام مطابق اظهارات جنابعالی به نظر می رسد مورد شما مشمول موارد ذکر شده در بند 4 ماده 2 قانون گزینش ( اشتهار به فساد اخلاقی و تجاهر به فسق ) و سایر بندهای ماده مذکور که ضوابط عمومی گزینش اخلاقی، اعتقادی و سیاسی را بیان نموده است نمی باشد. لکن در صورتی هم که بر خلاف این ماده شما را در گزینش رد نمودند به استناد ماده 14 قانون گزینش مذکور، می توانید در دو مرحله حداکثر تا دو ماه از تاریخ دریافت حکم به آن اعتراض نمایید. موفق باشید. ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام مادر بنده در قید حیات می باشد و دچار بیماری آلزایمر است. برادر من با داشتن همسر و یک پسر فوت نمودند. خواهران و برادران من دست نوشته ای تهیه و امضا با اثر انگشت کردند که نسبت به حق ارثی که در آینده بعد از فوت مادرمان به برادر مرحوممان قرار بود برسد ادعایی نخواهند داشت. همچنین نسبت به یک ششم ارثی که از برادر مرحوممان به مادرمان می رسد نیز ادعایی نخواهند داشت. آیا با توجه به اینکه مادر ما در قید حیات است و قانونا ما هیچ اختیاری نسبت به ارثی که در آینده قرار است به ما برسد نداریم این نوشته ارزش قانونی دارد. در ضمن این نوشته دارای تاریخ امروز است. پیشاپیش از راهنمایی جنابعالی کمال تشکر را دارد.

پاسخ

با سلام دوست عزیز ضمن عرض تسلیت .سوال کمی مبهم است .برای مثال اکنون مادر شما از فرزندش ارث می برد نه بالعکس با فرض اینکه شما قصدتان این است که بگویید مبنا را بر فوت مادر قبل از فرزند نمایند و به همان میزان را صلح مشروط نمایند موضوع بحث عقد منجز و معلق و مشروط را مطرح می نماید ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

مدتی هست که مشکلی برای من پیش اومده .می خواستم از طریق این سایت با شما مشورت کنم تا اگه راه حل قانونی برای مشکلم وجود داره منو راهنمایی کنین. مدتی هست من با یه خانومی که از اعضای فامیلم هست مشکلاتی پیدا کردم . این خانوم چندین ماه هست که داره به هر طریقی برای من مزاحمت ایجاد میکنه . تا یه مدت از طریق اس ام اس فحش و حرف های توهین آمیز برای من می فرستاد.که مجبور شدم شمارمو عوض کنم که دیگه نتونه برام مشکل ایجاد کنه.جدیدا منو تهدید کرده که توی یکی از شبکه های اجتماعی می خواد آبروی منو ببره و برام مشکل ایجاد کنه. یکی از عکس های شخصی من رو هم توی اینترنت قرار داده.با توجه به اینکه من فقط اون اس ام اس هارو ازش دارم میتونم ازش شکایت کنم؟ اگر توی شبکه های اجتماعی برام مشکل ایجاد کرداز طریق پلیس فتا باید اقدام کنم؟ لطفا همه جزییات و قانون هایی که در این مورد وجود داره رو برام توضیح بدین.حتی ساده ترین و ابتدایی ترین اقداماتی که باید انجام بدم چون اصلا از قوانین اطلاعی ندارم. ممنون به خاطر سایت خوبتون و زحماتی که میکشین.

پاسخ

شما از طریق پرینت پیامک ها میتوانید در دادسرا تحت عنوان ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

بسمه تعالی مرحوم پدرم در تابستان 1361 فوت می¬کنند. مرحوم دو منزل مسکونی به ارث می گذارند . یک منزل که مغازه ای هم دارد و قابل سکونت است و منزل دیگر که غیر مسکونی و مخصوص نگهداری احشام است . بعد از فوت پدرم، برادر بزرگم با زن و بچه و مادرم به همراه من و برادر مجرد دیگرم ویک خواهر مطلقه در این منزل سکونت داشتیم. سرپرستی بازماندگان با دو برادر بزرگم بود که در مغازه پدر قصابی داشتند و در منزل دیگر احشام را برای کشتار نگهداری می کردند وتا سال 1366 سرپرستی ما را به عهده داشتند.در سال 1366 بعد از حدود پنج سال از فوت پدر من جهت تقسیم ارث اقدام کردم. وراث جهت کمک به برادران سرپرست تصمیم می گیرند که منازل را به آنها بفروشند. در نشستی با حضور همه فرزندان، منزل احشام به برادر بزرگ فروخته می شود و جهت کمک به ایشان یک سوم حق سهم میت از قیمت منزل کسر می شود وایشان تقبل می کنند به اندازه سهم پدر خیرات کنند. همه صورتجلسه را امضا ء می کنند وقرار می شود با اعتمادی که به برادر بزرگ خانواده داریم ایشان سهم همه را بدهد. منزل دیگر را به برادر دیگرم می فروشیم و سرپرستی بازماندگان به او واگذار می شود.برادربزرگترم در پرداخت سهم ارث اهمال می کنند. از جمله تحت عنوان اینکه از سال 1361 تا 1366 خواهر مطلقه و مادررا سرپرستی کرده و برای ایشان هزینه کرده است ، از دادن سهم ارث ایشان خودداری می کنند .بعد از 3 سال از تقسیم ارث وعدم نگهداری مادر وخواهرم توسط ایشان و برادر دیگرم ، من جهت خرید خانه و رپرستی مادر و خواهرم درخواست سهمم رااز برادر بزرگ می کنم و ایشان عنوان می کنند که شما سهمی ندارید چرا که مخارج دانشگاه شما را در سال های 1362 تا 1366 من داده ام. البته من با پول خود و مقداری قرض یک منزل مسکونی می خرم وتا حدود 10 سال ( تا زمان فوت مادر) سرپرستی مادر و خواهر مطلقه را خود به عنوان وظیفه به عهده می گیرم بالاخره برادرم بدون جلب رضایت وراث(ندادن ارث دو خواهرو مادر ومن ) فوت می¬کنند. ایشان وصیت مکتوبی نمی¬کنند و فرزندانش نقل قول می¬کنند که گفته یک سوم خانه مال پدرم است و برای ایشان خیرات انجام نشده است بعد از فوت برادرم دختربزرگ ایشان که مطلقه است ویک دختر دارد ودختر دیگربرادرم هر سه در خانه بزرگ مذکور زندگی می¬کنند، تحت حمایت کمیته امداد هستند و فامیل هم مخارج ماهانه آنها را متقبل شده است. با وصف اوضاع و احوال این خانواده مسائل زیر مطرح است :1-در زمان سرپرستی خواهر وتحصیل من ، هر دو منزل و مغازه و مانده دارایی پدرتا قبل از تقسیم ارث حدود 5 سال (1361 تا1366 ) و حتی حدود سه سال بعد در اختیار مرحوم برادربزرگم بوده است و بدون اخذ رضایت از فرزندان متوفی از آنها بهره برده است . لذا تامین مخارج سرپرستی خواهر و مادر و من با بهره گیری از دارایی پدر بوده است. از طرفی تقبل بیشتر هزینه ها بعد از فوت پدرم توسط برادر دیگرمان در آن ایام، انجام شده است واین برادر بر حسب وظیفه وجدانی به مادر ، من و خواهر کمک کرده است و ادعایی هم نداشته است. با این اوصاف آیا من و خواهرم سهم ارث طلب داریم یا نه ؟ 2- وضعیت سهم یک سوم پدرمان از خانه که باید خیرات شود،آیا به علت وضع نامناسب مالی فرزندان برادرمرحومم و نداشتن سرپرست شرعا می تواند به آنها برسد؟ و در این صورت آیا رضایت ما بازماندگان لازم است؟ 3- به منظور تامین سهم وراث و جلب رضایت آنها وپرداخت بدهی مرحوم برادرم آیا می شود اقدام به فروش خانه مرحوم برادرم کرد؟البته با شرط تامین مسکن کوچکتردیگر برای فرزندان برادر از طریق سهم ارث ایشان و احیانا کمک دیگر وراث و بخشیدن یک سوم سهم پدر ؟ باتشکر-

پاسخ

شما در صورتی از میزان سهم الارث پدر خود ارث طلبکارید که دلیلی مبنی بر اینکه مخارج شما به عنوان سهم الارثتان پرداخت شده وجود نداشته باشد . اما درخصوص منازل مذکور شما ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام احتراما بنده یک سوال در مورد ماده ١٠5(مرور زمان) دارا میباشم. بنده در سال ١٣٨٣در زمان درخواست گذرنامه ام در ایران از یک کارت پایان خدمت جعلى استفاده کردم که منجر به صدور گذرنامه نیز گردید و بنده نیز از راحت از کشور به سوئد مهاجرت نمودم و پس از 5 سال بعد ،در تاریخ ٨٨/١٢/٠6 براى تمدید گذرامه ام در سفارت ایران در سوئد تقاضاى تمدید گذرنامه دادم که به همان شکل اول از کارت پایان خدمت جعلى استفاده نمودم و پس از آن گذرنامه صادر و من مرتبا هر سال به ایران سفر مینمودم. ولی در سفر آخرم در ایران در تاریخ تیرماه سال ١٣٩٢، اداره گذرنامه متوجه جعلی بودم کارت پایان خدمت بنده شد و من را جلب و پس از آن به یگان دوم اداره آگاهى و پس از آن به دادسرای ناحیه دوم و بنده با قید کفالت و قرار به مبلغ ١٠ ملیون تومان آزاد شدم از آنجا که بنده دیگر گذرنامه نداشتم و زندگى بنده در سوئد میباشد بصورت غیر قانونى از کشور خارج شدم. و پس از آن براى من یک احضار نامه از دادگاه جهت پرونده فوق الذکر فرستاده شد و چون من ایران نبودم نتوانستم در دادگاه شرکت نمایم. (متهم به استفاده از سند جعلى جهت صدور گذرنامه)که تاریخ دادرسی در تاریخ ١٣٩٢/٠٧/٠٧ میبود ولى بعد از آن تاریخ نه دیگر براى بنده و نیز نه براى کسی که کفالت بنده را قبول کرده هیچ احضارنامه اى و یا حکم دادگاهى نیامده است. حال سوال من این است که آیا ماده ١٠5 یا ماده قانونى(توبه) دیگر که خود جنابعالی میدانید شامل تخفیف یا بخشش از جرم بنده را میشود یا نه؟ لازم به ذکر است بنده پس از خروج غیر قانونى از ایران به سفارت ایران در سوئد مراجعه کردم و جریمه هاى مربوطه جهت خروج غیر قانونى از ایران را انجام دادم و طبق قانون جدید نظام وظیفه که از مرداد ماه ١٣٩٢ ابلاغ شده بود مشمولینى که ٣ سال در خارج از کشور باشند نیازى به کارت پایان خدمت نداشته و میتوانند به کشور وارد شوند. و پس از آن براى من در سفارت سوئد گذرنامه صادر شد. ولى حال ترس من از این است که اگر به ایران وارد شوم آن پرونده جعل به کجا میرسد و قاضى نکند به بنده حکم زندان تا ٢سال رابدهد. (حداکثر زندان تعریزى درجه ٧) و ایا زندان قابل خرید است در چنین شرایطى؟

پاسخ

پیشنهاد اینجانب به جنابعالی این است که با مراجعه به سفارت به یک وکیل دادگستری و یا یکی از اعضای خانواده خود جهت اعطای وکالت به یک وکیل دادگستری وکالت دهید تا ایشان ضمن مراجعه به پرونده ی مطروحه در دادگاه ...

مشاهده پاسخ کامل



سوال

با سلام من خلبان یکی از ارگانهای دولتی هستم و کارمند رسمی می باشم بنده در شهریور سال91 ازدواج نموده و همسرم کارمند صدا و سیما است یک ماه مانده به مراسم عروسی به دلیل دخالتهای پدر و مادرش که به وی میگفتند باید در احمدآباد مشهد خانه بگیرید جایی که باید حداقل 2ملیون اجاره داده شود و با توجه به اینکه به بنده منزل مسکونی از طرف سازمان واگذار می گردید طوری شد که شهریور امسال بدون هیچ مشکلی متوجه شدم که به همراه پدرش به دادگاه مراجعه نموده و تقاضای سکه و نفقه کرده است یک ماه مانده به تالار جهت عروسی سپس متوجه شدم آنها وکیل گرفته اند بنده نیز اقدام به گرفتن وکیل نموده و چون عروسی نکرده بودیم تعداد300سکه او به 150 سکه تقلیل یافت و دادگاه پس از بررسی ها به دلیل اینکه هیچ اموالی از قبیل خانه و ماشین و پول در حسابهایم نداشتم و تازه فارغ التحصیل شده ام بنده را به پرداخت هر 6ماه یک سکه و نفقه ماهی250 هزار محکوم نمودند لازم به ذکر است که قبل از شروع رسیدگی به پرونده و یک ماه قبل از تاریخ دادگاه سکه و نفقه به محل کار بنده نامه ای آمد که معادل یک چهارم از حقوقم را مسدود نمایند قبل از شروع دادگاه وکیل من به مجتمع قضایی مشهد مراجعه نموده بود که نامه رفع توقیف حقوقم را بگیرند اما به وی اعلام کرده بودند اول باید حقوقش مسدود گردد و پول به حساب دادگستری واریز گردد تا ما نامه رفع توقیف حقوق وی را بدهیم حال سوال بنده این است 1ماه بعد پس از رسیدگی به پرونده و صادر شدن حکم هر 6ماه یک سکه بنده با رای موقت به مجتمع قضایی مشهد رفتم و با یک قاضی و مسول اجرای احکام صحبت کردم وآنها اعلام کردند وقتی که اعتراضات زده شد و حکم دادگاه و رای مربوطه قطعی شد ما نامه رفع توقیف برای شما صادر میکنیم چون شما فقط یه حقوق کارمندی دارید و باید از حقوقتان سکه و نفقه را پرداخت نمایید و لازم نیست حتما اول حقوقتان مسدود شود بعد نامه رفع توقیف حقوق شما صادر شود با توجه به این مساله من باز با وکیلم این قضیه را در میان گذاشتم و وی اعلام کرد نه من همون بار که رفتم گفتن حتما اول باید حقوقت مسدود شود بعد نامه رفع توقیف دهند من در سر دوراهی مانده ام و نمی دانم کدام پاسخ صحیح است اما متوجه شدم که وکیلم اولین موکل کارمندی که داشته من بوده ام وهمچنین می خواهم بدانم با توجه به عقد دایم ما و ثبت در دفتر اسناد رسمی و ثبت درشناسنامه آیا چون ایشان باکره است و عروسی نکرده ایم پس از جدا شدن ایشان و من می توانیم شناسنامه خود را از اسم یکدیگر پاک کنیم یا خیرممنون که دقیقا راهنمایی ام کنید روز خوبی داشته باشید فقط خواهشمندم سوال من در بین سوالات عمومی و در دید معرض عموم نمایش داده نشود با تشکر؟

پاسخ

با سلام 1- همسر شما در حین تقدیم دادخواست درخواست صدور قرار تامین خواسته نموده است و پس از صدور آن و پس از اعلام خواهان حسب ماده ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

ا سلام در یک شرکت تعاونی مسکن پس از تغییر هیئت مدیره و مدیر عامل، مدیر عامل سابق در خصوص حقوق مزایای خود علیه شرکت طرح دعوی می نماید. خواسته ایشان علاوه بر حقوق بر مبنای مصوبه مجمع عمومی، عیدی، پاداش، مرخصی استفاده نشده و موارد مربوط به قانون کار نیز می باشد. حقوق ایشان بر اساس مصوبه مجمع ماهیانه 250 هزار تومان بوده و جمعا 30 ماه کارکرد داشته که جمعا هفت میلیون و پانصد هزار تومان می شود و پنج میلیون و چهارصد هزار تومان نیز دریافتی داشته است و با این حساب مانده طلب ایشان دو میلیون و صد هزار تومان می باشد. اکنون سوال این است: 1- آیا آیتم های حقوقی قانون کار شامل ایشان میشود؟ 2- آیا خسارت تاخیر در تادیه شامل ایشان میشود؟ 3- اگر خسارت تاخیر در تادیه شامل میشود مبنای محاسبه آن با توجه به اینکه مطالبات ایشان بر اساس حقوق ماهیانه حادث شده و جمعا این مبلغ بوجود آمده، چگونه است؟ 4- از آنجاییکه ایشان خود مدیر عامل و عضو هیئت مدیره بوده و می بایست در خصوص پرداخت حقوق در زمان خود اقدام می نمودند و اکنون این سهل انگاری باعث ضرر و زیان به شرکت می شود آیا میتوان دادگاه را در خصوص عدم تعلق خسارت تاخیر در تادیه به ایشان قانع نمود و یا اینکه بر علیه ایشان طرح دعوی نمود؟ ممنون میشوم اگر استنادات قانونی نیز بیان شود. با تشکر مجدد

پاسخ

اسلام به نظر می رسد رابطه میان مدیرعامل و شرکت تجاری رابطه کارگری و کارفرمایی موضوع قانون کار نبوده و مسئولیت وی در مقابل شرکت همان مسئولیت وکیل در مقابل موکل می باشد . همچنین طبق لایحه ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

سرکار خانم افقهی با سلام بنده در خصوص یک چک برگشتی به مبلغ یک صد و پنجاه میلیون تومان که در همان روز موعد چک به بانک مراجعه نمودم و به علت نبود موجودی،آن را برگشت زدم، اقدام به بستن قرارداد با وکیل نمودم. عصر همان روز چک برگشتی را به و کیل تحویل دادم و نصف مبلغ حق الوکاله را هم در تاریخ 30 اردیبهشت نقدا پرداخت کردم. ضمنا همان ابتدا از وکیل خواستم با شخص مورد نظر مصالحه کند. اما ایشان گفتند: "چنین افرادی اهل مصالحه نیستند" و اقدامی برای مصالحه نکردند و گفتند "شکایت کیفری می کنیم و خسارت پولت را هم به این شکل می گیریم و نهایتاٌ مبلغ حق الوکاله و هزینه ی دادرسی را هم از متهم می گیریم و به شما برمی گردانیم." از آن تاریخ تا هفته ی گذشته، من به صورت تلفنی روند کار پرونده را از وکیل می پرسیدم، معمولاً دو هفته ای یک بار تماس می گرفتم. ایشان 11 خرداد بود که گفتند "ابلاغیه اول را فرستادیم متهم نیامد، ابلاغیه دوم را فرستادیم نیامد، حالا ابلاغیه سوم را می فرستیم" و ضمنا از همان 2،3 روز اول بنا به درخواست بنده، وکیل اظهار کرد که متهم را ممنوع الخروج کرده. (متهم تمکن مالی بسیار خوبی دارد و در طول سال ها بارها به خارج از کشور سفر می کند) در مرداد ماه بود که وکیل اطلاع داد متهم خود را به دادسرا معرفی کرده. و از شهریور ماه هر بار تماس گرفتم، ایشان گفتند: "کار پرونده ات در دادسرا تمام شده و پرونده عازم دادگاه شده" و اول آبان که تماس گرفتم، گفتند: "چون تا نیمه ی آبان قاضی رأی را در دادگاه صادر می کند، شما الان باید قسمت دوم پول حق الوکاله را در قالب یک چک بدون تاریخ بیاوری که ضمیمه ی پرونده کنیم" من هم چک را بردم. و ضمنا از منشی ایشان خواستم وکیل را ببینم، که وقتی با اصرار زیاد چند دقیقه ای به من وقت دادند، گفتند: "ممکنه در دادگاه رأی نگیری، مثلاً ممکنه {متهم} ادعا کنه که امضای پای چک، امضای خودش نیست." هفته ی گذشته که به نیمه ی آبان نزدیک شده بودیم، پسر بنده به تهران آمد و با توجه به این که وکیل در این مدت- پنج ماه و نیم- هیچ وقت ملاقاتی -به جز برای وصول حق الوکاله - به من نداده بود و هیچ مدرکی هم ارائه نمی داد، پسرم خواست تا وکیل را ببیند. بعد از تلفن های مکرر به منشی ایشان،- که گفتم پسرم آمده و می خواهد شما را ببیند- بالاخره چهارشنبه ی هفته ی گذشته نزد ایشان رفتیم. پسرم از وکیل چندین بار درخواست کرد، پرونده را ارائه دهد ولی ایشان از این کار امتناع کرد. پسرم از ایشان خواست شماره ی ارسالی ممنوع الخروجی متهم به دادستانی کل را بگوید، مجدداً ایشان پاسخ سربالا داد. پسرم پرسید: "وقتی متهم خودش را به دادسرا معرفی کرد، چه قرار تأمینی گذاشت؟" ایشان گفتند: " کفیل آورد" پسرم نام و نام خانوادگی کفیل را جویا شد ولی ایشان از پاسخ طفره رفت. و به هر گونه سؤال دیگر پسرم هم به همین شکل نامشخص پاسخ داد. دست خالی برگشتیم و پسرم 3 روز پیش، به دادسرای خارک مراجعه کرد و متوجه شدیم که پرونده خالی است و وکیل به جز ثبت شکوائیه -آن هم در تاریخ 13 آبان 92، یعنی هفته ی گذشته پس از تماس های تلفنی مکرر من که گفتم پسرم می خواهد شما را ببیند- وکیل اقدام دیگری نکرده بود و وقت نظارت برای این پرونده 16 دی 92 تعیین شده بود. 1.بنده در حال حاضر برای شکایت از این وکیل به کجا بروم؟ 2.آیا می توانم با توجه به دروغ های متعدد ایشان در 6 ماه گذشته و این که پرونده را خوابانده، ثابت کنم با متهم تبانی کرده؟ 3.بسیار برایم مهم است که اگر این جرم وکیل ثابت شود، مجازاتش چیست؟ 4.اگر دلایل و اسناد کافی برای اثبات جرم تبانی وکیل با متهم محرز نشود، بابت چنین مسامحه ای - که 6 ماه بنده را با ادعاهای دروغین فریب داده ولی اقدامی نکرده بوده- که هم به بنده ضرر مالی هم ضرر معنوی وارد کرده، قانون ایشان را به چه حرمی متهم می کند و معمولاً چه مجازاتی برای ایشان در نظر می گیرد؟ 5.دفتر وکالت ایشان در تمام قسمت ها مجهز به دوربین مداربسته بود، آیا می توانم از مراجع قانونی درخواست کنم، آن فیلم ها را به عنوان شاهدی بر ادعایم- که وکیل در جلساتش سلسله وار ادعاهای دروغ مطرح می کرده- بررسی کنند؟ 6.ضمنا با توجه به برگه ی قرارداد، این وکیل، وکیل تهران نمی باشد، اما نشانی دفترش را در تهران داده و کار خود را در تهران تمرکز داده، مجازات این جرم از نظر کانون وکلا چیست؟ 7. اگر نتوانم از فیلم های دفتر ایشان به عنوان شاهد دروغ ها و فریب های ایشان استفاده کنم، آیا شهادت پسرم مورد قبول واقع می شود؟ بنده بسیار سر در گم هستم. متهم سرمایه ی بازنشستگی و کار یک عمر مرا به عنوان این که در کاری سودآور به کار ببرد،از بنده گرفت و متأسفانه مشخص شد کلاهبردار بوده، در نتیجه به قانون پناه بردم، اما وضعیت همان طور که ملاحظه می کنید، بسیار پیچیده تر شده. بدون شک راهنمایی و مشاوره ی شما برایم بسیار مفید خواهد بود. با احترام مریم و.

پاسخ

باسلام بدوا به شما توصیه می کنم که به وکیل خود مراجعه و از ایشان توضیح عمل ارتکابی را بخواهید . اگر نتیجه لازم را اخذ نکردید از طریق ...

مشاهده پاسخ کامل



سوال

با سلام! ضمن آرزوی شادکامی به استحضار می رساند:بنده از دوران کلاس 2-3 ابتدایی,در مغازه پدرم کار کرده ام.فقط دوران دبیرستان در شهر دیگری بوده ام.یعنی از سال 69 تا سال76 پیشش نبوده ام.دوباره اول سال1377 در مغازه اش کار کرده ام و از ادامه تحصیل منصرف شدم,تا 5 برادر و3 خواهرم به جایی برسند.در این مدت از هیچگونه کار وخدمتی کوتاهی نکرده ام و آنها با هزینه از محل درامد همان مغازه,همگی به دانشگاه رفته و شاغل شدند.ضمنا در سال 79 ازدواج کرده ام و دارای 2 فرزند هستم.در این سالها به پدرم می گفتم که حداقل مرا بیمه کن,اما گوش نداد.روز هایی بود که از 7 صبح تا اواخر شب کلا در دکان بوده ام.روزهای جمعه هم باز است.هیچگاه حقوق ثابتی نداشتم.مایحتاج ضروری منزل از مغازه تامین می شد.پدرم فقط 37 قسط وام صندوق مهر را -که جهت ابتیاع وانت پیکان گرفته بودم-پرداخت و من از یارانه خانواده ام 8 قسط دیگر را دادم و بقیه آ« مانده است-حدود 1200000 تومان- برج تیر امسال طبق نقشه یکی از برادرانم-که شاغل و دبیر هم هست!!-بین همسرم و والدینم مشاجره ای در گرفت و از ان روز دیگر نگذاشتند که من هم در مغازه کار کنم و همان برادرم در ساعات بیکاری کمک پدرم در مغازه است!! اکنون حدود 5 ماه است که بیکار هستم و خانه نشین .این همه سال در خدمتشان بودم و حتی بهتر از پدرم در حق همه شان پدری کردم و دم نزدم. -فرزند ذکور کبیر پدر هستم- اکنون حتی همسر و دخترم هم با ناراحتی می گویند که اگر این همه سال حتی اگر دستفروشی مستقل هم بودم,وضعمان بسیار بهتر از اکنون بود. خانم وکیل اکنون ماندها م که چه کنم؟به چه صورت احقاق حقم را بنمایم...یکبار به اداره کار جهت موضوع بیمه این سالها رفتم.آنها میگفتند:چون حالت کارگاه خانگی را دارد,ما نمی توانیم کمکی بکنیم!!؟؟اما اگر به جز تو شخص ثالثی انجا شاغل وبیمه بود,می شد که برایت کاری بکنیم و تو میتوانی در دادگاه محل خودتان اقامه دعوی بنمایی!! اکنون ملتمسانه مستدعی است که کمکم کنید.البته دو خواهرم چون شما فارغ التحصیل حقوق هستند که یکیشان هم وکیل است,چشم دیدن آن ناسپاسان را هم ندارم,چون در حق همه شان ایثار کرده بودم,اما.....افسوس!! با سپاس از لطفتان

پاسخ

متاسفانه همانگونه که در هیات های تشخیص اداره کار به جنابعالی گفته اند طبق ماده 188 قانون کار کارگاههای خانوادگی که انجام کار آنها منحصرا توسط صاحب کار و همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک ...

مشاهده پاسخ کامل