حال شدن دیون راه حل فراموش شده جلوگیری از چک پرداخت نشدنی چک های برگشتی و دور باطل بانک مرکزی

حال شدن دیون راه حل فراموش شده جلوگیری از چک پرداخت نشدنی چک های برگشتی و دور باطل بانک مرکزی

در راستای تصویب دستورالعمل جدید حساب جاری

    از منظر قانونگذار واضع قانون تجارت همین امر که چک به محض ارائه باید کارسازی می شد، از صدور چک های پرداخت نشدنی متعدد جلوگیری می کرد زیرا صادرکننده در صورت صدور چک های پرداخت نشدنی متعدد، بلافاصله با انبوه چک های قابل مطالبه مواجه می شد و این یعنی از دست دادن زودهنگام اعتماد مردم برای گرفتن اعتبار بیشتر از آنها جهت پرداخت بدهی های قبلی و خداحافظی به موقع از دنیای تجارت بنا بر اعلام بانک مرکزی 4/12 درصد از چک های صادره در سال 1390 برگشت خورده اند. این رقم در سال 1378 حدود 89/5 درصد بوده است. طبق این آمار چک های برگشتی طی 12 سال بیش از دو برابر شده است.

متاثر از نوع نگرش به رسالت چک در روند مبادلات، توجه به این آمار متفاوت است:

    1- چنانچه از چک صرفا به عنوان وسیله پرداخت مابین مبادلات اشخاص تعبیر شود: در این صورت با توجیه پذیرش عواقب احتمالی عدم پرداخت آن از جانب استفاده کنندگان، حاکمیت خود را از مداخله احتمالی جهت تنظیم عوامل موثر بر پرداخت آن مبری می کند.
    
    2- چنانچه از چک به عنوان یک سند تجاری که نخستین وصفش نقش جایگزینی اش به جای پول خواهد بود، تعبیر شود، بدیهی است که قدرت نقدشوندگی بیشتر آن، نمایندگی بهتر پول تفسیر می شود. تبعا: به جهت رسالت حاکمیت به حفظ ارزش پول ملی و قدرت خرید آن، مسائل مربوط به اسناد جایگزین و نمایندگان پول نیز با ورود به حیطه نظم عمومی نیاز به مداخله قانونی بیشتری خواهد داشت.
    
    از سال 1311 که طبق مواد 310 تا 317 قانون تجارت، نخستین مقررات راجع به چک تصویب شد تا دوم شهریورماه 1382 که آخرین تغییرات در قانون صدور چک صورت گرفت، روند تغییرات به سمت تقویت نگرش دوم بوده است.
    
    «دستورالعمل جدید حساب جاری» که در 32 ماده و 16 تبصره در جلسه دوم خرداد ماه سال 1391 شورای پول و اعتبار به تصویب رسیده نیز در ادامه همین روند این موارد را مقرر کرده است: شناسایی متقاضی افتتاح حساب جاری مطابق با مفاد قانون، آیین نامه و دستورالعمل های بانک مرکزی، تامین کسری حساب جاری مشتری از محل موجودی سایر حساب ها، الزام بانک مرکزی به ارائه اطلاعات مربوط به چک برگشتی مشتری به دیگران، اصلاح فرآیند طبقه بندی، چاپ و توزیع دسته چک، تغییر در نحوه سوءاثر از سوابق چک برگشتی، ممنوعیت افتتاح و نگهداری بیش از یک حساب جاری برای هر شخص حقیقی، الزام بانک ها به ایجاد حساب های جاری متمرکز، به کارگیری ماده 44 قانون پولی و بانکی برای ایجاد ضمانت اجرایی برای مقررات حساب جاری، اعمال محرومیت های شدید برای اشخاص دارای سابقه چک برگشتی و بازپرداخت مانده حساب جاری مشتری مطابق با مقررات صندوق ضمانت سپرده ها در صورت ورشکستگی یا انحلال.
    
    البته تقویت نگرش دوم دارای این محدودیت بوده است که تعیین ضمانت اجرای حداکثری برای عدم پرداخت چک های اصداری، مبادلات کشور را به طرف افزایش معاملات نقدی و کاهش معاملات اعتباری می برد.
    
    اگر از منظر ارتباط تاثیر و تاثری اضلاع مثلث حقوق، سیاست و اقتصاد، و اینکه بی شک شناخت موازین حقوقی به همراه مسائل سیاسی و اقتصادی حاکم بر زمان تصویب و اجرای آنها قطعا به درک بهتر آنها می انجامد، به بررسی تصویب تغییرات مقررات مربوط به چک پرداخته شود نوعا به محدودیت های تقابل این دو نگرش در امر قانونگذاری برخورد می کنیم.
    
    بر این اساس قانونگذار ضمن تقویت ضمانت اجراهای عدم پرداخت چک، با وجود اینکه قانون تجارت مصوب 1311 در مواد 311 و 313 چک را سند عندالمطالبه دانسته بود، در اصلاحات مقرر در سال 1382 به موجب ماده 3 مکرر قانون صدور چک، چک را فقط در تاریخ مندرج در آن یا پس از تاریخ مذکور قابل وصول دانست. این تغییر در نگرش قانونگذار بدون توجه به ابزارهای موجود در قانون تجارت برای تقویت ضمانت اجرای عدم پرداخت اسناد تجاری وعده دار و لازم الاجرا ساختن آن درباره چک وعده دار صورت پذیرفت: ابزارهایی که در زمان تصویب قانون تجارت راجع به چک به جهت عندالمطالبه بودن آن نیازی به اعمال نداشت.
    
    اصولانفعی در محاکم قابلیت مطالبه دارد که اولا: حقوقی و مشروع باشد: ثانیا: به وجود آمده و باقی باشد: ثالثا: شخصی و مستقیم باشد. امکان مطالبه نفع به وجود نیامده در محاکم در صورتی امکان پذیر است که دیون موجل مزبور به حکم قانونگذار حال محسوب شوند (Acceleration) مانند دیون متوفی (ماده 231 قانون امور حسبی) و دیون ورشکسته (ماده 421 قانون تجارت). همچنین به موجب ماده 238 قانون تجارت :«اگر بر علیه کسی که براتی را قبول کرده ولی وجه آن را نپرداخته اعتراض عدم تادیه شود دارنده براتی نیز که همان شخص قبول کرده ولی هنوز موعد پرداخت آن نرسیده است می تواند از قبول کننده تقاضا کند که برای پرداخت وجه آن ضامن دهد یا پرداخت را به نحو دیگری تضمین کند.» در غیر این صورت سررسید برات های مزبور حال و باید فورا تادیه شود وگرنه به واسطه این حال شدن در محاکم قابلیت مطالبه می یابد.
    
    از آنجا که عدم پرداخت وجه یک برات قبول شده می تواند دلالت بر حدوث توقف برات گیر داشته باشد، عجز او از ارائه تضمین کافی برای پرداخت سایر بروات موجل عهده خود، اماره تقویت این ظن محسوب شده است. به این ترتیب این حال شدن سایر بروات، اعلام توقف احتمالی برات گیر مذکور را که ممکن است از قضا معاملات برواتی را نیز شغل خود قرار داده است، تسریع بخشد و سایرین را هر چه زودتر از معامله با چنین برات گیری منصرف کند.
    
    همچنین به موجب ماده 257 قانون تجارت: «اگر دارنده برات به کسی که قبولی نوشته مهلتی برای پرداخت بدهد به ظهرنویس های ماقبل خود و برات دهنده که به مهلت مزبور رضایت نداده اند حق رجوع نخواهد داشت.»
    
    با توجه به تصریح ماده 314 قانون تجارت راجع به قواعدی از برات که ناظر بر چک است، مفاد مواد 238 و 257 قانون تجارت در زمان تصویب قانون تجارت مصوب 1311 راجع به چک قابل اعمال نشده است.
    
    البته در زمان تصویب قانون تجارت نیازی به تصریح اعمال این مواد 238 و 257 قانون تجارت نسبت به چک نبود زیرا به موجب مواد 311 و 313 قانون تجارت چک در هر صورت عندالمطالبه محسوب می شد و نیازی به حال کردن آن یا پیش بینی اخذ موافقت برای اعطای مهلت پرداخت نبود.
    
    از منظر قانونگذار واضع قانون تجارت همین امر که چک به محض ارائه باید کارسازی می شد، از صدور چک های پرداخت نشدنی متعدد جلوگیری می کرد زیرا صادرکننده در صورت صدور چک های پرداخت نشدنی متعدد، بلافاصله با انبوه چک های قابل مطالبه مواجه می شد و این یعنی از دست دادن زودهنگام اعتماد مردم برای گرفتن اعتبار بیشتر از آنها جهت پرداخت بدهی های قبلی و خداحافظی به موقع از دنیای تجارت.
    
    از منظر قانونگذار واضع ماده 3 مکرر قانون صدور چک الحاقی 1382، چک در تاریخ مندرج در آن یا پس از تاریخ مذکور قابل وصول گردد بدون توجه به اینکه اگرچه از این به بعد از یک طرف چک قبل از سررسید آن به هیچ وجه قابل مطالبه نیست ولی از طرف دیگر مواد 238 و 257 ق. ت. به عنوان ضمانت اجراهای منضم به عدم پرداخت سند تجاری وعده دار را با خود همراه ندارد.
    
    این یعنی بهشت مردمانی که وجه چک های امروز خود را با اخذ اعتبار و صدور چک های وعده دار می پردازند و هر زمان لازم شد عدم پرداخت چک های کوچک تر را فدای پرداخت چک های بزرگ تر به امید اخذ اعتبار بیشتر می کنند بدون اینکه این عدم پرداخت ها کمترین اثر قانونی منفی در اخذ اعتبارات آتی داشته باشند: زیرا اعتباردهندگان بدبخت از عدم پرداخت این چک های اعتبارگیرنده یا اساسا مطلع نمی شوند یا به واسطه عدم حال شدن آنها بسیار دیر و زمانی که اعتبار متنابهی به او اختصاص داده اند با تحقق حدوث توقف ناگهانی او آگاه می شوند.
    
    متاسفانه در لایحه تجارتی که طبق اصل هشتاد و پنجم 85 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در جلسه روز سه شنبه مورخ 6/10/1390 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با اصلاحاتی تصویب شد و در جلسه علنی روز چهار شنبه مورخ 23/1/1391 مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت پنج سال موافقت کرده است و هم اکنون جهت تایید به شورای نگهبان ارسال شده است: اگرچه مندرجات ماده 257 قانون تجارت مصوب 1311 برای چک نیز لازم الاجرا دانسته شده است، ولی مفاد ماده 238 قانون تجارت مصوب 1311 نه تنها برای چک پیش بینی نشده بلکه حتی درباره برات نیز تکرار نشده است!
    
    البته اگرچه به موجب لایحه مذکور، هرگاه چک ارائه شده به بانک فقط به علت فقدان یا کسر موجودی قابل پرداخت نباشد، بانک محال علیه باید به فوریت به صادرکننده اخطار کند تمام دسته چک های تسلیمی را اعم از اینکه از ناحیه بانک محال علیه یا بانک های دیگر صادر شده باشد، مسترد کند: همچنین هرگاه تمام یا بخشی از مبلغ چک به علت فقدان یا کسر موجودی پرداخت نشود بانک صادرکننده دسته چک مکلف به پرداخت 10 درصد وجه پرداخت نشده از میزان سقف مندرج در چک است. چنانچه حساب مذکور دارای موجودی باشد، بانک مکلف به پرداخت مابه التفاوت است:
    
    و بالاخره بانک در صورت اعطای دسته چک بر خلاف شرایط مقرر در این لایحه، در برابر دارندگان چک های مذکور، مسوول پرداخت وجه چک است، مع الوصف اگرچه جلوگیری از صدور چک بلامحل مهم است ولی مساله مهم تر جلوگیری از صدور چک های پرداخت نشدنی متعدد در حداقل زمان ممکن است. النهایه به نظر می رسد با توجه به ادامه پذیرش سررسید برای چک در لایحه مذکور، لازم است برای ضروریات ناشی شده از این شناسایی مندرج در ماده 238 قانون تجارت مصوب 1311 نیز در این لایحه پیش بینی مقتضی به عمل آید.


    * وکیل پایه یک دادگستری
   
 روزنامه اعتماد، شماره 2417 به تاریخ 23/3/91، صفحه 8 (حقوق)